اتم، 'فریفتاری' علم و نقد خرد تجربی
دو پیشامد سرنوشت ساز در سمتگیری و نحوه رویارویی با علوم در سالهای اخیر نقشی کلیدی ایفا کرده اند؛ یکی برآمد یک جنبش اجتماعی دگراندیش درون مرزی در فرآشد انتخابات سال ۸۸، و دیگری مرحله تازه ای از جدالهای برون مرزی حول برنامه هسته ای ایران. این هردو، برغم ماهیت متفاوتشان، حتی از دید خود نظام، درحکم تهدیدی جدی بوده اند.
هیچکس، حتی خود زمامداران امور نیز باور ندارند که با سرکوب 'جنبش سبز'، اجتماع تمکین کرده، زندگی عمومی روالی 'عادی' یافته و بحران مشروعیت خاتمه پیدا کرده است. یکی از مهمترین تبعات این بحران، توهم زدایی از وضع موجود، تشدید تشنجات سیاسی در درون 'کشتی نظام' و بویژه ریزش سریع در حوزه نظریه پردازانی است که طی ۳۰ سال گذشته درمجموعه ای از نهادهای پژوهشی. فرهنگی و دانشگاهی دست اندرکار تولید زیرساختهای فکری نظام بوده و سازماندهی 'جو روشنفکری' را عهده دار بوده اند.
امروز این فلسفه بافان که بنا به مصلحت بعضا خرقه ای 'غیر سیاسی' به تن کرده بودند، خود با بحرانی فکری روبرو شده و بقول خودشان از 'ایده آلیزم' دست برداشته اند. بن بست کنونی اجتماع، برخی از آنان را به 'پوزیتیویزم' منطقی کشانده و برخی دیگر را به 'رآلیزم' در دربرویی با 'تجدد' و بحران 'توسعه.' منتقدان پروپاقرص 'مدرنیته' که سالیان درازی در عالم ذهنیات خود پیله بسته و سرگرم نقب زدن از اجتماعی 'پیش مدرن' به سرزمین عجایب 'پسا مدرن' بودند، یکباره علمدار علوم 'غربی' و روشهای تجربی بخصوص درعرصه علوم طبیعی، ریاضیات، مکانیک و فیزیک (اتمی) گردیدند.