افسانه «سیزیف» و انتخابات ایران
انتخابات ایران بنوعی حکایت سیزیف را به ذهن متبادر می کند. در اسطوره های یونانی چنان آمده که سیزیف محکوم است تخته سنگ عظیمی را با دشواری بسیار به بالای کوهی برساند. اما بمحض فراز و فتح بلندی، آن سنگ به دامنه کوه درمی غلتد. درواقع افسانه سیزیف، نمودار عذابی بی پایان است. او مجبور است این مسیر مشقت بار را مدام طی کند و از اوج روشنایی به عمق ظلمت سقوط نماید.
ظاهرا بی حرمتی به خدایان، به زنجیر کشیدن مرگ و شور بیکران او نسبت به زندگی، سیزیف را مغضوب «خدایان» کرده بود. خدایان چنین می پنداشتند که کیفری دهشتناک تر از کار بیهوده و نومیدانه نیست. «پلاتو»، فرمانروای سرزمینی مسکوت و متروک شده، خدای جنگ را گسیل کرد تا مرگ را از دستان "اشغالگر" سیزیف برهاند.