مارکس و انقلاب کبیر فرانسه
مقدمه
«تاریخ انقلاب فرانسه که از سال ۱۷۸۹ آغاز شد، در ۱۸۳۰ به پایان نمیرسد.»
مارکس، خانواده مقدس، (مجموعه آثار، ۴:۱۲۴)
با گذشت بیش از ۲۳۰ سال از انقلاب کبیر فرانسه (۱۷۸۹)، مناقشه پیرامون چگونگی شکلگیری، مضامین و اثرات درازمدت آن هنوز پایان نیافته است. تاکنون صدها بلکه هزاران کتاب و رساله دربارهی نخستین انقلاب فرانسه نگاشته شده و کماکان در حال نگارش است.[1] با اینکه انقلاب فرانسه یک رخداد جهان-تاریخی است، مارکسیستهای پسامارکس اغلب توجه کمتری به آن کردهاند. آنها ظاهراً با این تعبیر که آن «عظیمالجثهترین انقلابی که تاریخ تاکنون شناخته است» (ایدئولوژی آلمانی، مجموعه آثار، ۵:۱۹۳) صرفاً انقلابی بورژوایی است، شاید بهدرستی بهطور عمده انقلابهای ۱۸۴۸، بهویژه کمون پاریس (۱۸۷۱) و طرزتلقی مارکس از آن انقلابها را تجزیه و تحلیل کردهاند.