چالش مضاعف چپ:
جنبش اعتراضی کنونی و مارکسیسم مارکس
شناخت و تبیین سرشت حرکت های اعتراضی ای که نقطه شروعش دی ماه ۹۶ بود و طی ماه های جاری ازنو سرباز کرد، به ضرورتی مبرم تبدیل شده است که می تواند تعیین کننده چگونگی تداوم و موفقیت نهایی آن گردد. وجه غالب برآوردهای اخیر، حتی وقتی که خواهان براندازی و نفی نظام سیاسی حاکم اند، دید جامعی از جوهر ایجابی و سازای جنبش اجتماعی کنونی بدست نمی دهند. هم خاصیت پویا و سیال جنبش و هم گزینه های حاضر و آماده ای چون مبارزه علیه «نئولیبرالیسم»، مشکل یافتن معنا را دشوارتر کرده است.
برای سنجش هر حرکت اعتراضی نوینی، در درجه نخست ضروری است که عاملان یا سوژه های آفریننده اش را مد نظر داشت. درواقع پدیدهای که معنی خود را حتی بطور سربسته دردرون خود حمل نکند، عاری از سرشتی خودبنیاد است. لذا درتکاپوی یافتن هویت خود، به مقولاتی خارج از نهاد بالفعل خویش متوسل شده، استحاله یافته و به بیراهه می رود.