گشتوگذاری در حاشیهی دستنوشتههای ریاضی مارکس
۱ – پیشگفتار
«اصل کمیت یا تمایزی که توسط مفهوم تعین نیافته باشد، و اصل برابری و اتحاد تجریدیِ بیجان، قادر به رویارویی با ناآرامی هستی و فرآیند مطلق و درونی دیالکتیک تفکیک نیست. ادراک ریاضی، بهمثابه کنشی بیرونی، آنچه خود تحرکزا است را به مادهای صرف فرومیکاهد تا بتواند محتوای بیجان، بیرونی و بیتفاوت آن را تصرف کند.»
هگل، «پدیدارشناسی ذهن»، ص ۱۰۴
تاریخ گواه آن است که متولیانِ نااهل آرشیوهای مارکس، تا حد ممکن سالیان ِ سال آثار او را در قفسههای غبارگرفته مدفون کرده بودند. سرگذشت دردناک دیوید ریازانوف، اولین کسی که بهطور جدی درصدد جمعآوری، دستهبندی و انتشار نوشتههای مارکس بود، خود شاهد این مدعاست. به نظر میرسد که هریک از دستنوشتههای مارکس بهسبب تکان شرایطی عینی به روی صحنهی تاریخی آمدهاند. ازاینرو، «دستنوشتههای فلسفی-اقتصادی ۱۸۴۴» از پس فوران جنبشهای اروپای شرقی علیه سرمایهداری دولتی روسیه، و یا «گروندریسه» تحت تاثیر انقلابهای ضد استعماری چین و هند، زمینه انتشار یافتند.