بتوارگی کالایی، افيون اجتماع
«بعنوان یک قاعده کلی، عام ترین تجريدات فقط در میان غنی ترین انکشافات کنکرت ظهور می یابند، جایی که ظاهرا یک چیز واحد با بسیاری، با همه، وجه اشتراک پیدا می کند.» (مارکس، گروندریسه)
در تحلیل اندیشمندانه مارکس، این وجه مشترک، کارِ مجردِ عامی است که نسبت به کلیه اشکال معین و مشخص کار «بی تفاوت» است. در این منظر، عام و خاص مطلقا نافی یکدیگرند. «اگر من بگویم که پالتو و چکمه، پارچه کتانی را بسان پیکریابی عام کارِ مجرد انسانی مرجع خویش قرار می دهند، معوج بودن این اظهار آشکارا به چشم می آید. اما هنگامی که تولیدکنندگان پالتو و چکمه این کالاها را با پارچه ای کتانی یا طلا و نقره (که دراینجا هیچ فرقی نمی کند) بعنوان هم ارزِ عام مرتبط می کنند، رابطه بین کار خصوصی شان و کل کار اجتماع دقیقا همین شکل معوج را دارد و در چشم آنان کاملا واقعی بنظر می رسد.» (سرمایه)