"All our invention and progress seem to result in endowing material forces with intellectual life, and in stultifying human life into a material force." – Karl Marx

فقط وقتيكه فرد بالفعل انسانى، شهروند تجريدى را به خود بازگردانده باشد...وقتيكه قدرت اجتماعى خود را طورى ادراك و سازماندهى كرده باشد كه ديگر نيروى اجتماعى همچون قدرتى سياسى از او جدا نشود، فقط در آنموقع است كه رهايى انسانى كامل ميگردد.-- کارل مارکس


Tuesday, April 11, 2023

آموزه‌هایی از مارکس در ۱۴ مارس

 آموزه‌هایی از مارکس در ۱۴ مارس

 

آیا ۱۴۰ سال پس از درگذشت مارکس کماکان می‌توان از او آموخت؟ پیکره‌ی ایده‌های او را نمی‌توان در یک مقاله، یک کتاب و حتی دهها کتاب خلاصه کرد. بیوگرافی واقعی مارکس، یک بیوگرافی نظری است. 

 

شاید برای شروع بتوان طرحی متفاوت ارایه کرد؛ اما فقط به‌عنوان نقطه‌ی شروع و بس. مثلا آیا تاکنون به ذهن کسی خطور کرده است که مسیر حرکت و دیالکتیک خود-تکاملی مارکس را با میانجی‌گری کلیه‌ی مقدمه ها، پیش‌گفتارها و پی‌گفتارهای او دنبال کند؟ این به خودی خود یک طرح کامل است که بی‌تردید زمان می برد و نیازمند پژوهش است. 


 

من در اینجا با برداشت خودم صرفا به‌طور خلاصه‌ به یک مورد اکتفا می‌کنم، به این امید که گشایشی باشد برای پیگیری این مسیر: پیش‌گفتار مارکس بر نخستین ویرایش آلمانی ''کاپیتال''، ۱۸۶۷

(امیدوارم به زودی پی‌گفتار مارکس بر دومین ویرایش آلمانی ''کاپیتال''، ۱۸۷۳، را هم بررسی کنم.)

 

پیش‌گفتار ۱۸۶۷

 

۱ – مارکس در صفحه‌ی اول این پیش‌گفتار ضروری دید تا نظرات خود را کاملا از فردیناند لاسال تفکیک کند.

۲ – مارکس ۸ سال پس از انتشار ۲ فصل از ''سرمایه‌ی عام'' در «سهمی بر نقد اقتصاد سیاسی»، کماکان بر این باور است که جلد اول ''کاپیتال''، «ادامه‌ی پاره‌ی اول است» که در مقدمه‌ی آن اثر طرح ۶ کتاب را ریخته بود.

۳ – مخاطب او، «خواننده‌ای است که مایل است چیزی بیاموزد و برای خود فکر کند.»

۴ – ''کالا'' سلول جامعه‌ی بورژوایی است که از بررسی یک اندام کامل، پیچیده‌تر است. برای نفوذ مفهومی در آن، آنچه به‌کار می آید، «قدرت تجرید» است.

۵ – اما این تجرید باید در «وضعیت خالص» آن انجام پذیرد؛ لذا انتخاب انگلستان برای پژوهش.

۶ – اما، برای مخاطب آلمانی، در کشوری عقب مانده، چنین اوضاعی قابل فهم نیست. پس مارکس تاکید می‌کند که موضوع بر سر درجه‌ی رشد قوانین بورژوایی نیست، بلکه پیرامون «خودِ این قوانین است.» از اینرو، هدف ''کاپیتال''، آشکار کردن «قانون حرکت» روابط سرمایه‌داری است.

۷ – بدبختانه، جامعه‌ای عقب افتاده مانند آلمان، هم از روابط سرمایه‌داری رنج میبرد، و هم از پس‌مانده‌های روابط پیشاسرمایه‌داری. بنابراین، میگوید: «ما نه فقط از دست زندگان، که از مردگان نیز رنج می‌بریم.»

۸ – ۲ رخداد عظیم جهان-تاریخی، در آن‌سوی اقیانوس اطلس، در ایالات متحده، پیام‌آور انقلابات اروپا بود: یکم، جنگ استقلال آمریکا و انقلاب فرانسه؛ دوم، جنگ داخلی آمریکا، به‌مثابه‌ی طلایه‌دار انقلاب پرولتری.

۹ – مارکس اذعان دارد که در این اثر چهره‌ی درخشانی از سرمایه‌داران به تصویر نمی‌کشد. اما بلافاصله تاکید می‌کند که سرمایه‌دار صرفا «سرمایه‌ی شخصیت یافته است». بنابراین، ''سرمایه'' نقد این یا آن فرد نیست، بلکه کلیت روابط اجتماعی سرمایه‌داری را هدف قرار داده است.

۱۰ – توجه شود: مارکس از طرح ۳ جلد در ۴ کتاب پرده‌برداری می‌کند. ۳ جلد در چهار کتاب، و نه ۴ جلد. قصد مارکس این بود که آنچه ما به‌عنوان مجلدهای دوم و سوم می‌شناسیم را در یک جلد ولی در دو کتاب منتشر کند. «نظریه‌های تاریخی ارزش»، جلد سوم چنین طرحی است.

۱۰ – دست آخر، برای اختتام کلام، مارکس شعری از «دانته» را بازگو میکند، اما با یک  تغییر اساسی؛ مارکس کلمات «از من پیروی کن» را «با راه خود را پیگیری کن» عوض می‌کند.

 

No comments:

Post a Comment