"All our invention and progress seem to result in endowing material forces with intellectual life, and in stultifying human life into a material force." – Karl Marx

فقط وقتيكه فرد بالفعل انسانى، شهروند تجريدى را به خود بازگردانده باشد...وقتيكه قدرت اجتماعى خود را طورى ادراك و سازماندهى كرده باشد كه ديگر نيروى اجتماعى همچون قدرتى سياسى از او جدا نشود، فقط در آنموقع است كه رهايى انسانى كامل ميگردد.-- کارل مارکس


Wednesday, March 16, 2011

آموزه هایی از هگل درباره `رفرماسیون` برای امروز
دانسته است که هگل خواندن روزنامههای صبحگاهی را به عبادت ترجیح میداده و از دانشگاهها بمنزله "کلیساهای ما" یاد می کرده است. مع الوصف، به اعتبار عبارتی از وی که خود را یک "لوتری" نامیده، باوری سمج درتاریخ ریشه بسته که هگل نسبت به "رفرماسیون" و تحولات بعدی آن نگرشی غیر انتقادی داشته است. معضل این جستار تبیین اهمیت رفرماسیون دراندیشه هگل، پی آمدهای آن و درحدامکان استفاده از دستاوردهایش برای زمان کنونی است. همینجا باید اقرار کنم که قطعه قطعه کردن منظومه فکری هگل و پرداختن به یکی از وجوه آن، ذاتا با روح فلسفه هگل در تعارض است. لذا مطمئنا این سطور حاوی نقایصی اساسی است که امیدوارم بواسطه بحث، تعاملات و بازنگریهای بعدی مرتفع گردد. این نویسنده حتی المقدور سعی دارد در این نگاه اجمالی، بجای استناد به تعابیر دیگران، مستقیما به خود هگل رجوع کند تا او خود زبان  سخن بگشاید