"All our invention and progress seem to result in endowing material forces with intellectual life, and in stultifying human life into a material force." – Karl Marx

فقط وقتيكه فرد بالفعل انسانى، شهروند تجريدى را به خود بازگردانده باشد...وقتيكه قدرت اجتماعى خود را طورى ادراك و سازماندهى كرده باشد كه ديگر نيروى اجتماعى همچون قدرتى سياسى از او جدا نشود، فقط در آنموقع است كه رهايى انسانى كامل ميگردد.-- کارل مارکس


Thursday, May 21, 2020

بتوارگی کالایی، افيون اجتماع


بتوارگی کالایی، افيون اجتماع

«بعنوان یک قاعده کلی، عام ترین تجريدات فقط در میان غنی ترین انکشافات کنکرت ظهور می یابند، جایی که ظاهرا یک چیز واحد با بسیاری، با همه، وجه اشتراک پیدا می کند.» (مارکس، گروندریسه)

در تحلیل اندیشمندانه مارکس، این وجه مشترک، کارِ مجردِ عامی است که نسبت به کلیه اشکال معین و مشخص کار «بی تفاوت» است. در این منظر، عام و خاص مطلقا نافی یکدیگرند. «اگر من بگویم که پالتو و چکمه، پارچه کتانی را بسان پیکریابی عام کارِ مجرد انسانی مرجع خویش قرار می دهند، معوج بودن این اظهار آشکارا به چشم می آید. اما هنگامی که تولیدکنندگان پالتو و چکمه این کالاها را با پارچه ای کتانی یا طلا و نقره  (که دراینجا هیچ فرقی نمی کند) بعنوان هم ارزِ عام مرتبط می کنند، رابطه بین کار خصوصی شان و کل کار اجتماع دقیقا همین شکل معوج را دارد و در چشم آنان کاملا واقعی بنظر می رسد.» (سرمایه)

Wednesday, May 20, 2020

مارکس-انگلس، مارکس یا انگلس


مارکس-انگلس، مارکس یا انگلس

از ابتدا روشن کنم:  به نظر من هیچکدام! مارکس و انگلس صحیح تر است. چرا؟

همانطور که معرف حضورتان هست، انتشار پیش نویس های کتاب دوم «سرمایه» ( جلدهای ۲ و ۳) توسط ویراستاران مگای ۲، دربین مارکس پژوهان جنجال بسیار زیادی به پا کرده است. برخی با برجسته ساختن تفاوت آن دو جلد به ویراستاری انگلس و دستنوشته های خودِ مارکس، صرفا قصد روشنگری دارند. برخی دیگر، بدون درنظر گرفتن وضعیت مجموعه نوشتارهای پخش و پلا، منظم نشده و به آرشیو درنیامده مارکس، به قضاوت نامنصفانه انگلس نشسته اند. 

Tuesday, May 12, 2020

کارل مارکس و قدرت تجرید

کارل مارکس و قدرت تجرید

«همه چیز از سلول تشکیل شده است. سلول همان «وجودِ در خود» هگل است و رشد آن تا ظهور نهایی «ایده»، قدم به قدم فرآیند هگلی را دنبال می کند.»
انگلس، نامه به مارکس، ۱۴ ژوئیه ۱۸۵۸، مجموعه آثار ۴۰:۳۲۶)

 مارکس «سرمایه» را با این سلول جامعه سرمایه داری، یعنی با کالا، شروع می کند.  به گفته او، خواننده ای که میخواهد کار مرا را دنبال کند باید راه خود را «از تجریدی به انضمامی» باز کند ـ یعنی از ساده  به مرکب یا از «سلول» به «کل اندام». اما چون «در بررسی صورتبندی های اقتصادی نه میکروسکوپ و نه معرفه های شیمیایی کاربرد دارند، قدرت تجرید باید جایگزین هردو شود.» (سرمایه ۱:۹۰) کل خصلت اسرارآمیز شکل  ارزشی در این شکل (Gestalt) ابتدایی پنهان شده است. از اینرو می توان در رابطه ی ساده بین ۲ کالا، تجسم شکل کالایی ارزش را یافت

Monday, May 4, 2020

سفرهای پرماجرای نخستین فصل «سرمایه»


سفرهای پرماجرای نخستین فصل «سرمایه»
«درک کامل سرمایه مارکس، به ویژه نخستین فصل آن، بدون مطالعه و فهم کل منطق هگل غیر ممکن است. درنتیجه هیچیک از مارکسیست های نیم قرن گذشته مارکس را درک نکرده اند!!»
لنین، مفاهیم «علم منطق» هگل

۱ - استالین:

پایه گذار یورش همه جانبه به فصل نخستین سرمایه استالین بود. او در سال ۱۹۴۳ به مدرسین روسیه دستور داده بود که در آموزش سرمایه، فصل اول را نادیده بگیرند. با اجرایی شدن این فتوا، کتاب های درسی آموزش «مارکسیستی»، با حذف آن فصل، در ساختمان دیالکتیکی سرمایه تجدید نظر کردند.

Friday, May 1, 2020

سیری اجمالی در چکیده «علم منطق» لنین


سیری اجمالی در چکیده «علم منطق» لنین

«به عبارت دیگر: آگاهی انسان نه فقط بازتاب بلکه آفریننده جهان عینی است»

(برای بررسی انتقادی جامع «دفترهای فلسفی لنین» رجوع کنید به «فلسفه و انقلاب»، اثر رایا دونایفسکایا، ترجمه حسن مرتضوی و فریدا آفاری، فصل سوم: شوک ناشی از بازشناسی و دوگانگی فلسفی لنین)

شاید برای بسیاری از پژوهشگران مارکسیست درگسست فلسفی لنین با نظرات پیشین خودش دیگر شک و شبهه ای باقی نمانده باشد. اما چنین مهمی قریب به ۷۰ سال پیش، هنگامی که  دونایفسکایا آن دفاتر فلسفی را برای اولین بار از روسی به انگلیسی ترجمه کرد و به بحث گذاشت، امری بدیع بود. 

نسل لنین الفبای فلسفی خود را از نظریه پردازانی چون پلخانف یا کائوتسکی آموخته بود. لذا گسست با مارکسیسم رسمی درحکم یک خودانکشافی در فرآیند تئوری و پراتیک بود. اما لنین  بدون پیشینه فکری درگیر خوانش علم منطق نشد.

«مردان بزرگ در تبعید»



«مردان بزرگ در تبعید»

پس از شکست انقلابات ۱۸۴۸، خیل عظیمی از پیکارگران راهی لندن شده بودند. آنها به قول هاینه «نه چیزی آموختند و نه چیزی را فراموش کردندآنها نیامده بودند که کارجدیدی را شروع کنند بلکه می خواستند کارِ «انقلاب» را تمام کنند.

نقشه کشی، برنامه ریزی، توطئه گری و مهندسی قیامی سراسری در دستور کارشان بود. اما این ابرمردان انقلابی درگیر جنگی فرقه ای با یکدیگر بودند. مارکس جدال های ناتمام آنها را «جنگ موش ها و قورباغه ها» می دانست و درسال ۱۸۵۲ در وصفشان مطلب بلند بالایی زیر عنوان «مردان بزرگ در تبعید» نوشت.

چکیده ای از آن را اینجا بازگو می کنم:

کتابنامه كارل مارکس

کتابنامه كارل مارکس

(من مشغول گردآوری و ترجمه بیبلیوگرافی آثاری هستم که مارکس در مورد زمین شناسی، فیزیولوژی، کشاورزی شیمیایی و غیره خوانده، گزیده برداری و حواشی کرده است. ویراستاران مارکس و انگلس در «مگای ۲» آنها راجمع آوری کرده اند. به ویژه نگاه کنید به جلد ۳۲ پاره ۴).  (Marx-Engels-Gesamtausgabe; Band 32)
اما شاید برای علاقمندان چند نکته نیازمند توضیح باشد

۱ - مارکس ۴۰ سال از زندگی خود را صرف پژوهش و نگارش «نقد اقتصاد سیاسی» کرد. آثار بی شماری که مطالعه می کرد، بطور عمده در مسیر تدوين کتاب «سرمایه» بودند

۲ - اما این ادعا صحت دارد که او دانشی دائره المعارفی داشت. بقول خودش وقتی خیلی خسته می شد، برای استراحتِ ذهن اش رياضیات عالی حل می کرد. انگلس مدعی بود پس از هگل هیچکس باندازه مارکس ریاضی نمی دانستدفترهای ریاضی او به زبان های مختلف ترجمه و منتشر شده است.